در حاشیه انتقاد از متری شیش و نیم و بوی باران
به گزارش وبلاگ فناوری های نو، وایت این فیلم جوری پیش می رود که تا نیمه داستان قهرمان پلیس است و در نیمه دوم همان شخصیت ضدقهرمان می گردد. نیروی انتظامی با فیلم مسئله ای نداشت که نگردد حلش کرد.
یگانه خدامی| سراغ هیچ کس و هیچ شغل و هیچ شهری نمی گردد رفت این گلایه همیشگی اهالی سینما و تلویزیون است. بس که با هر سریال و فیلمی عده ای ناراحت شدند و اعتراض کردند به آنچه به نظرشان ارائه تصویر مخدوش از خودشان بود. از پرستارانی که بعد از فیلم شوکران به بهروز افخمی اعتراض کردند تا پلیس که برای متری شیش و نیم از سعید روستایی گلایه دارد.
دیروز خبری درباره انتقاد به قول خبرگزاری ها صریح مدیرعامل ناجی هنر از این فیلم و البته سریال بوی باران منتشر شد. مجتبی رشوند مدیرعامل ناجی هنر می گوید هر دو فیلم در زمینه ارائه تصویر پلیس مسائل زیادی داشته اند.
او درباره متری شیش و نیم گفت: روایت این فیلم جوری پیش می رود که تا نیمه داستان قهرمان پلیس است و در نیمه دوم همان شخصیت ضدقهرمان می گردد. نیروی انتظامی با فیلم مسئله ای نداشت که نگردد حلش کرد. اگر بخواهید از منظر نیروی انتظامی ببینید، فیلم چند خطای سیستماتیک داشت که پیغام بدی را منتقل می کرد.
مثلاً زجر دادن زن رضا مرادی وقتی سگ می آید سراغش را ما نمی دیدیم بهتر بود. یا نباید بد شدن حال بچه ها را در همان پلان می دیدیم. ما در آن صحنه ها کنار خانه رضا مرادی استرس و عذاب یک زن و بچه را از حضور پلیس می بینیم که تصویر همه بچه ها را درباره پلیس بهم می زند.
او به تصویری که از رفتار پلیس با مجرمان در این فیلم نشان داده می گردد انتقاد دارد و می گوید رفتار هایی مثل هول دادن مجرم به سمت دستگاه بادی اسکنر منع قانونی دارد و انجام نمی گردد. بوی باران هم به نظر رشوند پلیس را کم هوش نشان داده و پلیس اینچنینی، به نفع هیچ کس نیست.
پیش از این هم انتقاداتی از این دست را شنیده بودیم. قضات، وکلا و پزشکان از مشاغلی هستند که اصولاً فیلم و سریال ساختن درباره آن ها بدون حاشیه نمی ماند و پلیس البته ماجرایش پیچیده تر و سخت تر است.
کارگردان هایی که سابقه ساخت فیلم و سریال های پلیسی را دارند خاطرات و گله های زیادی از این مسأله دارند. محمدعلی سجادی کارگردانی است که او را با فیلمی، چون مخمصه می شناسیم. فیلمی درباره پلیسی که درگیر سرقت هایی غیرمتعارف می گردد.
او معتقد است که دلیل سخت بودن ساخت فیلم درباره پلیس یا مشاغل دیگر این است که براساس آنچه در فرهنگ ماست همه چیز یا سیاه است یا سفید. یا آدم خوب داریم یا بد. او می گوید: در دهه 60 و 70 این نگاه وجود داشت (و هنوز هم دارد) که پلیس احتمالاً پاک و معصوم است یا باید باشد و برای رمز مجبور شدم سرهنگی را قانع کنم که پلیس هم انسان است و ممکن است دروغ بگوید و قهرمان باشد یا نباشد.
آن باشد جای آنچه هست را آنقدر گرفت که این فاصله بین واقعیت و آرمان های عقیدتی به اینجا رسید که گاه هیچ نسبتی با هم ندارند. ما مبارزه سختی داشتیم برای اینکه سعی کنیم به واقعیت هایی که وجود دارد بپردازیم. البته در فیلم مخمصه با این رویکرد کمی منتقدانه با ناجی هنر هم نظر بودیم، ولی برای آن فیلم و نشان دادن واقعیت ها هم خیلی جنگیدم تا مثلاً یکی از شخصیت های پلیس را در خیانت همدستی با سارق ها نشان بدهیم.
او از قالبی صحبت می نماید که اصرار دارند همه چیز در آن قرار بگیرد: الگویی درست می نمایند و اصرار دارند همه آدم ها را در آن قالب و الگو بگذارند به همین دلیل است که مردم قهرمان های پلیس را که در فیلم و سریال ها به تصویر کشیده می گردد دوست ندارند.
او می گوید رشوند حق دارد از منظر پست اداری اش انتقاد کند، اما از جهتی هم حق ساخت فیلم را متعلق به هم صنفانش می داند: او می تواند از موضع اداری و مسئولیت خودش برخورد کند، اما نباید بگوید چرا نویسنده و کارگردانی به موضوعی به این شکل نگاه نموده است. هرکسی در حوزه هنر حق دارد به هر پدیده ای هر طور که می خواهد نگاه کند.
مدیرعامل ناجی هنر گفته که با معصوم نشان دادن پلیس مخالف است، اما سجادی می گوید فیلمنامه هایی که به ناجی هنر ارائه می شوند تا تأیید شوند دچار ممیزی های اینچنینی می شوند: مثلاً می گویند چرا پلیس بددهن است؟ چرا همسرش می خواهد از او جدا گردد؟ چرا رشوه می گیرد؟ اما این کار برعکس دارد جواب می دهد.
البته به گفته سجادی این فقط پلیس نیست که از تصویرش در سینما و تلویزیون شکایت دارد و هیچ صنفی اجازه نمی دهد مورد نقد قرار بگیرد.
منبع: روزنامه ایران
منبع: فرادید